گفتار افلاطون

ساخت وبلاگ

الهی...
روا مدار که پنهان ماازپیدای ما ناستوده ترباشد
و درپشت صورت آراسته ی ماسیرتی زشت وناهموارنهفته باشد
یاارحم الراحمین...

_امام سجاد علیه السلام
_صحیفه سجادیه دعای هشتم

نوشته دوست عزیز :قلب های آبی منتظر

گفتار افلاطون...
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 23:29

باری بود باری نبود غیر از خدا غم خواری نبود . در زمان های قدیم پیر مرد و پیر زنی در روستا زندگی میکردند . پیر مرد  آسیاب بان بود . مدتی بود در شهر قحطی آمده بود و آسیاب بان هم گندم گیرش نمی آمد و به ن گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 19:34

دختر - کوچکى با معلم - ش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.معلم - گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.   دختر - کوچک گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

در شهری دور افتاده، خانواده فقیری زندگی می‌کرد. پدر خانواده از اینکه دختر ۵ساله‌شان مقداری پول برای خرید کاغذ کادوی طلایی رنگ مصرف کرده بود، ناراحت بود چون همان قدر پول هم به سختی به دست می‏آمد. دخترک گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 124 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

چند قورباغه - از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند.بقیه قورباغه - ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 133 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

حامد با اصرار سوار ماشین پدرش شد .هر کاری کردند از ماشین پیاده بشه نشد که نشد. پدر و مادرش فکر میکردند اگه بفهمه بابا بزرگ رو میخوان ببرن خونه سالمندان و اون دیگه نمی تونه پدر بزرگش رو ببینه قیامت به گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 157 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

داستان را حتماً بخوانید......مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در مسجید بخواند. لباس پوشيد و راهي مسجید شد.در راه مسجد، مرد به زمين خورد و لباسهايش کثيف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خا گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 162 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

به هنگام بازدید از یک بیمارستان - روانى، از روانپزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک 

 

بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان - نیاز دارد یا نه؟ 

 

روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک 

 

سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند. 

 

من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگتر است. 

 

روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد. شما میخواهید تختتان کنار 

 

پنجره باشد؟

گفتار افلاطون...
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 110 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .   دامپزشک میگه: " اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید " گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه: "بلند شو بلند شو" گاو گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 114 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42

معلمی از دانش‌آموزان خواست تا عجایب - هفتگانه - جهان را فهرست‌وار بنویسند. دانش‌آموزان شروع به نوشتن کردند. معلم نوشته‌های آنها را جمع‌آوری کرد. با اینكه همه جواب‌ها یکی نبودند اما بیشتر دانش‌آموزان به مو گفتار افلاطون...ادامه مطلب
ما را در سایت گفتار افلاطون دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : storytime بازدید : 132 تاريخ : پنجشنبه 29 فروردين 1398 ساعت: 21:42